بچه های دانشگاه غیر انتفاعی زرندیه - دنيا چيز بدي نيست چيز كمي است.... |
|||
یک شنبه 3 فروردين 1393برچسب:, :: 11:50 :: نويسنده : خانم سوگند
پسرکی یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار می کرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت... . هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون... . بعد از یک ماه پسرک مرد... . وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت: که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد... . دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده... . دخترک گریه کرد گریه کرد تا مرد... . میدونی چرا گریه می کرد؟؟؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!!!
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ قصد ازدواج نداریم :D . . . شعار ما در زندگی پاکی و درست زندگی کردن در یک کلام آدم بودن است. خاک شد هرکه بر این خاک زیست ٬ خاک چه داند که در این خاک کیست سرانجام که باید در خاک رفت ٬ خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . چون من ندار بودم عروسک قصه ام پرید! دارا که باشی سارا با پای خودش می آید...! . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تاریخ ایجاد وبلاگ:1391/12/9 موضوعات پیوندهای روزانه پيوندها |
|||
|